همیشه روزهای سرد پاییز رفتنت را تلخ تر می کند اینجا جایی است که دلم میخواهد یکی، پاکنی بردارد و از صفحه مغزم پاکش کند ..... آنقدر که یادم برود ..... آنقدر که فراموش کنم. اما ابعاد جای خالی ات وسیع تر از تمام اینهاست. ..... پاک نمی شود و قلب کوچکم را همچنان می خراشد سخت .....

نیکی و بدی که در نهاد بشر است شادی و غم که در قضا و قدر است با چرخ مکن حواله که اندر ره عقل چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است افسوس که سرمایه زکف بیرون شد در پای عجل بسی جگرها خون شد کی نامد از ان جهان پرسم از وی که احوال مسافران دنیا چون شد عمرت تا کی به خود پرستی گذرد یا در پی هستی و نیستی گذرد می،خور که چنین عمر که غم در پی اوست ان که بخواب یا به مستی گذرد

ما کسانی که به فکرمان هستند را به گریه می اندازیم . ما گریه می کنیم برای کسانی که به فکرمان نیستند. و ما به فکر کسانی هستیم که هیچوقت برایمان گریه نمی کنند . این حقیقت زندگی است . عجیب است ولی حقیقت دارد

اگر روزی بشر گردی زحال ما خبر گردی پشیمان می شوی از قصه خلقت از این بودن از این بدعت خداوندا نمی دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه زجری می کشد انکس که انسان است و از احساس سرشار است.

شادی شما همان اندوه بی نقاب شماست . چاهی که خنده های شما از ان بر می اید چه بسا که با اشکهای شما پر می شود. هر چه اندوه درون شما را بیشتر بکاود،جای شادی درون شما بیشتر می شود. مگر کاسه ای که شرتب را در بر می گیرد همان نیست که در کوره کوزه گر سوخته تست. پاره ای از شما می گویید شادی بر تر تز اندکه است .پاره ای دیگر می گویید اندوه بر تر است. اما من به شما می گویم این دو از همدیگر جدا نیستند این دو با هم می ایند هر گاه شما یکی از انها را بر سر سفره مینشانید به یاد داشته باشید،ان دیگری در بستر شما خفته است.

بوسه ابتكاری است از طبیعت برای زمانی كه احساس در كلام نمی گنجد .می بوسمت با عشق یادها فراموش نخواهند شد حتی به اجبار. و دوستی ها ماندنی حتی با سكوت . من به جرم با وفایی این چنین تنها شدم ،چون ندارم همدمی بازیچه ی دلها شدم .وقتی بهت گفتم ؛دلتنگت تو هستم ،به شانه ام زدی تا دلتنگیم را تكانده باشی! به چه دل خوش كردی؟تكاندن برف از شانه ی ادم برفی؟؟؟

مردی تخم عقابی یافت و ان را در اشیانه ی یك مرغ كرچ گذاشت.عقاب به همراه جوجه های دیگر از تخم بیرون امد و با انها شروع به رشد نمود.
عقاب در طول تمام زندگیش همان كارهایی را می كرد .كه جوجه ها می كردند. چون تصور می كرد كه او نیز جوجه مرغی بیش نیست!!!او برای پیدا كردن كرم و حشره روی زمین را با ناخن می كند ،قد قد می كرد و صدای مرغان كرچ را در می اورد . بال های خود را برهم می زد و چند قدمی در هوا می پرید.سالها بدین سان گذشت و عقاب بسیار پیر شد.
روزی عقاب ،بالای سر خود ،در پهنای اسمان بی ابر ،پرنده باشكوهی دید كه با وقار هر چه تمام تر در میان جریان باد ،بی انكه حتی حركتی به بالهای طلاییش دهد ، در حال پرواز است .او با بیم و وحشت به ان نگریست و از مرغ كنار دستی اش پرسید ؛اون كیه ؟ همسایه اش پاسخ داد اون یه عقابه ،پادشاه پرندگان .اون به اسمان تعلق داره و ما به زمین .ما جوجه هستیم.وبدین سان ب.د كه عقاب جوجه زیست و جوجه مرد ،فكر میكرد كه جوجه است.

میخواهم و می خواستمت،تا نفسم بود می سوختم از حسرت و عشق و عشق تو بسم بود،كه این شعله بیدار روشنگر شب های بلند قفسم بود.ان بخت گریزنده دمی امد و بگذشت غم بود ، كه پیوسته نفس در نفسم بود دست من و اغوش تو،هیهات كه یك عمر تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود بالله،كه بجز یاد تو ،گر هیچكسم بود سیمای مسیحایی اندوه تو،ای عشق در غربت این مهلكه فریاد رسم بود لب بسته و پر سوخته از كوی تو رفتم. بخدا گر هوسم بود،بسم بود.

در ای مطلب با برخی از زنان سرزمین ایران ،كسانی كه حتی بعضی از ما هیچگاه نامی از انها نشنیده ایم اشنا می شویم. زنانی كه در زمان خود بر سرنوشت ایرانمان تاثیر گذاردند.
یوتاب
سردار زن ایرانی كه خواهر اریوبرزن سردار نام دار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است .وی در نبرد با اسكندر همراه اریو برزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است .او در كوه های بختیاری راه را بر اسكندر بست. ولی یك ایرانی راه را به اسكندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم اورد .با این حال هم اریوبرزن و هم یوتاب در راه میهن كشته شدنپ ونامی جاویدان از خود بر جای گذاشتند.
دریا سالتر بانو ارتمیز
نخستین و تنها بانوی دریا سالار جهان تا به امروز .او به سال٤٨٠پیش از میلاد به مقام دریا سالاری ارتش شاهنشاهی خشایار شاه رسید . و ارتش ایران را از مرزهای ابی در جنگ با یونانیان هدایت كی كرد .تاریخ نویسان یونانی او را در زیبایی و برجستگی . متانت سرامد تمامی زنان ان ر.زگار نامیده اند.
ارزمی دخت
شاه زن ایرانی در سال ٦٣١میلادی .او دخنر خسرو پرویز پس از گشناسب بنده بر چنپین كشور اسیایی پادشاهی كرد.
اذر ناهید
ملكه ملكه های امپراطوری ایران در زمان شاهنشاهی شاپور یكم بنیانگذار سلسله ساسانی.نام این ملكه بزرگ و اقتدارات دولتی او در قلمرو ایران در كتیبه های كعبه زرتشت در استان فارس بارها امده است و او راستایش كرده است.
است     est
بانوی دانشمند ایرانی .او دختر كی قباد كه در سال ٩٢٤قبل از میلاد هزاران برگ از نسخه های اوستا را به زبان پهلوی برای ایندگان از گوشه و كنار ممالك اریایی گرداوری نمود و یك بار كامل ان را نوشت.
گردافرین
یكی از پهلوانان سرزمین ایران .تاریخ از او یه عنوان دختر كزدهم یاد می كند و با لباس مردانه با سهراب زور ازمایی كرد .فردوسی بزرگ از او به عنوان زنی جنگجو و دلاور سرزمین پاكان یاد می كند.
اریاتس
یكی از سرداران مبارز و دلیر هخامنشیان در سالهای پیش از میلاد .مورخین یونانی در چندین جا نامی از وی به میان اورده اند.
هلاله
پادشاه زن ایرانی به گفته كتاب دینی و تاریخی یشتا در زمان كیانیان بر اریكه پادشاهی ایران نشست .از او به عنوان هفتمین پادشاه كیانی یاد شده است.
 

 

كاخ سفید در ضیافتی كه هر سال برگزار می كند .امسال در مراسمی از ٩٣نخبه جوان امریكا تقدیر به عمل اورد . در میان لیست نخبگان امسال سه ایرانی به چشم می خورد .امیر حسین اوستی مهر و یاسمن مستوفی [هر دو از طرف بنیاد علمی علوم امریكا ]و علی خادم حسینی [از طرف وزارت دفاع ایالات متحده امریكا]امیر حسین دوستی مهر و یاسمن مستوفی از دانش اموختگان  دانشگاه صنعتی شریف هستند.این جایزه در سال ٩٦میلادی توسط بیل كلینتون بوجود امد و توسط بخش علوم و تكنولوزی كاخ سفید مدیریت می شود.

اگر روزی خیانت دیدی ،بدان قیمتت بالاست
حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند
از دشمن خود یكبار بترس و از دوست خود هزار بار
نقاش كامل ان است كه از هیچ برای خود سوزه ای بسازد
خوشبختی فاصله این بدبختی تا بدبختی دیگر است
حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی اور است
ازدواج مثل بازارفتن استتا پول و احتیاج واراده نداری بازار مرو
انسان اگر فقیر و گرسنه باشد بهتر از ان است كه پست و بی عاطفه باشد
بزرگترین الماس جهان افتاب است كه خوشبختانه بر گردن همه می تابد
درخشانترین تاجی كه مردم بر سر می نهند در اتش كوره ها ساخته شده است
مردمان روی زمین استوار ،بیشتر از بندبازان روی ریسمان سقوط می كنند .
شكست خوردن ناراحتی ندارد.ادم باید شجاع باشد تا بتواند از خودش یك احمق بسازد.!!!
 

كلمه تیره ای است در دل من مانند نام كشوری دور طنین می اندازد كه از دوران كودكی شنیده ام .او  از چیزی كه مرا رها می سازد سخن می گویید . از چیزی كه مرا دچار تشویش می كند سخن می گوید .در خویش پیچیده ؛درخشان و خالی ،مانند صدف هایی است به گوش می چسبانند تا صدای بی نهایت را بشنوند.!!!

یكی از روز ها پادشاه سه وزیرش را فرا خواند و از انها درخواست كرد كار عجیبی انجام دهند. از هر وزیر خواست تا كیسه ای بر داشته و به باغ قصر برود  واین سه كیسه را برای پادشاه با میوهها و محصولات تازه پر كنند . همچنین از انها خواست كه در این كار از هیچ كس كمك نگیرند . و ان را به شخص دیگری واگذار نكنند.وزرا از دستور شاه تعجب كرده  و هر كدام كیسه ای بر داشته و به سوی باغ به راه افتادند.وزیر اول به دنبال راضی كردن شاه بود بهترین میوه ها و با كیفیت ترین محصولات را جمع اوری كرده و پیوسته بهترین را انتخاب می كرد تا اینكه كیسه اش پر شد .اما وزیر دوم با خود فكر می كرد كه شاه این میوه ها را برای خود نمی خواهد و احتیاجی به انها ندارد و درون كیسه را نیز نگاه نمی كند پس با تنبلی واهمال شروع به جمع اوری كردن نمود.خوب وبد را هم جدا نمی كرد تا اینكه كیسه اش پر شد.
وزیر سوم كه اعتقاد داشت شاه به محتویات این كیسه را با علف  و برگ درخت و خاشاك پر نمود.
روز بعد پادشاه دستور داد كه وزیران را به همراه كیسه های كه پر كرده اند بیاورند وقتی وزیران نزاد شاه امدند به سربازانش دستور داد سه وزیر را گرفته و هر كدام را جداگانه با كیسه اش به مدت سه ماه زندانی كنند.
شما كیسه خود را چگونه پر می كنید؟؟؟؟
 

خیلی وقتها ادم از ان دسته صفات و اعمال بد دیگران ابراز انزجار می كند كه در خودش به وفور دیده می شود.

بی تردید این موجود حریص را اگر مهلت ١٠٠٠ ساله ای عنایت شود باز هم در بیشه های خلوت و تاریك تنها فكری كه مایه تسكین ذهن او می گردد،زندگی طولانی است.
شاید تنها خبر خوشی كه طعمش تا چندین سال فراموش نخواهد شد و تنها مشقتی كه تحملش لذیذ می گردد در راه عمر طولانی و جاویدانی است.
ایا شده یك روزی وقت خود را صرف مساحت زندگی بكنیم و ابعاد افقی و عمودی ان را در ترازوی عدالت وجدان خودمان بگذاریم كه چرا از دو زندگی مجزا گزینه بدتر را هراسان انتخاب كرده ایم.؟
ایا شده در زندگی یك روزی با جدیت در دادگاه تهذیب از خودمان بازخواست كنیم ،وچون بازپرسی كینه ای كه فقط در كمین كلماتی نشسته كه بر علیه متهم از انها استفاده كند از خودمان بازپرسی كرده وخودمان را متهم شناخته وبرای چند سالی در ندامتگاه،امید نفسمان را اب خنك دهیم.
ایا شده روزی در كشمكش نفس با روح جانب معنویت را بدون طمع بگیریم وبا افتخار بر این عملكردمان در سالهای دراز زندگی تكیه راحت بزنیم  .
اگر چنین نبوده ؟
پس اینده را فروختیم به قیمت مفت،و چون شكارچی گرسنه با چنگ دندان به این دنیا پوچ بی ارزش چسبیدیم .
تا كی چنین خودمان را فریب می دهیم و روزهای بد را به كارنامه زندگی خودمان می افزاییم؟

 دو بام و یك هوا اینجا نگنجد
نبوغ شخص را با عقل سنجند
هر انكس خود نبوغش ستاید
همان به كز به زنجیرش ببندند

در امور دین حقه بازی كمال نادانیست.
رفتار انسان بیشتر از كردارش تاثیر دارد.
شخصیت انسان با علم عوض نمی شود.
قویترین موجود روی زمین انسان است.
عقب ماندگی یعنی خواسته های طبیعی را انكار كردن.
تنها موجودی كه بر هم نوعش می تازد انسان است.
انسان تنها موجودیست با گذر ایام عوض می شود.
انسانی كه بیشتر از دست میدهد و كمتر بدست می اورد اینده روشنی ندارد.
شب را با ترس خوابیدن وصبح را با ترس بیدار شدن بدترین زندگیست.
انچه در تابلوی زندگی نقش می بندد تصویری ماندگار برای نسلهای بعدی است.